چند روز پيش مردي به اداره پليس رفت و خبر از ناپديد شدن دختر 14سالهاش داد. وي گفت: دخترم بهاره ديشب به اتاقش رفت تا استراحت كند، اما صبح وقتي بيدار شديم هرچه صدايش كرديم پاسخ نداد. به اتاقش رفتم و با جاي خالي او روبهرو شدم. با موبايلش تماس گرفتم اما پاسخ نداد. احتمال ميدهم بلايي سرش آمده باشد.با اظهارات اين مرد مأموران اداره يازدهم پليس آگاهي تهران با دستور قاضي مرشدلو، بازپرس شعبه هفتم دادسراي جنايي تحقيقات خود را در اين خصوص آغاز كردند.
- در دام مرد شيطانصفت
پس از يك هفته ردي از دختر گمشده در خانه يكي از دوستانش پيدا شد و او با حضور در دادسراي جنايي حقايق تازهاي را پيش روي قاضي قرار داد. وي گفت: چند وقت پيش خواهركوچكم را به پاركي در نزديكي خانهمان برده بودم كه در آنجا با مردي حدودا 40ساله به نام محمد آشنا شدم.
او شماره موبايلش را به من داد و گفت اگر كاري داشته باشم ميتواند مانند پدري دلسوز به من كمك كند. از طريق تلگرام با او در ارتباط بودم تا اينكه جواني به خواستگاريام آمد. اما پدرم بهخاطر سن كم من و نداشتن پول خريد جهيزيه با ازدواجمان مخالفت كرد و جواب رد به خواستگارم داد.
همين باعث عصبانيتم شد و شبانه از خانه فرار كردم. همان شب به محمد زنگ زدم و از او كمك خواستم. او مرا به خانهاش دعوت كرد. چون جايي براي ماندن نداشتم به آنجا رفتم. او به من گفته بود مجرد است اما وقتي به خانهاش رفتم و وسايلش را ديدم، متوجه شدم او متاهل است و فرزند هم دارد.
ميخواستم از آنجا فرار كنم اما محمد درها را قفل كرد و اجازه نداد. گويا آن شب همسر و فرزندش خانه يكي از بستگانشان بودند. آن شب محمد با تهديد مرا مورد آزار و اذيت قرار داد تا اينكه نيمهشب وقتي خواب او سنگين شد، كليد را از جيبش برداشتم و فرار كردم.
يك ساعت پس از فرار، محمد پيامي در تلگرام برايم فرستاد و تهديد كرد اگر شكايت كنم، آبروي خودم هم ميرود؛ چراكه او مبتلا به ويروس اچايوي است و من هم دچار بيماري ايدز شدهام. او ميگفت اگر شكايت كنم مرا به قرنطينه ميبرند و آبرويم پيش خانواده و دوستانم ميرود.
وي ادامه داد: من 7روز خانه دوستم بودم و در اين مدت مدام اشك ميريختم تا اينكه در نهايت مجبور به شكايت شدم. پس از شكايت اين دختر جوان، مأموران محمد را دستگير كردند. او ديروز وقتي در برابر قاضي جنايي قرار گرفت، مدعي شد به دروغ ادعا كرده ايدز دارد تا دختر نوجوان بترسد و از او شكايت نكند؛ چراكه اگر همسرش متوجه ماجرا ميشد، حتما طلاق ميگرفت. هماكنون متهم در اختيار مأموران قرار گرفته و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد.
نظر شما